سه‌شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۳
شهدای غواص خاکی شدند و رفتند…

حوزه/ امروز همگان در داغ دلیر مردان غواص شهید خود، کودکانه گریستند تا فرزندان معصوم خود را در خانه ابدی آرام خویش خاک کنند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در اهواز، دیشب همه جا پر از ناله‌های مردان و زنانی بود که در داغ شهدای با نام و بی نشان خوزستانی عاشقانه گریستند.

اگر چه ۳ ماه گذشته! اما انگار همین دیروز بود که سردار باقر زاده در گفت و گو با خبرنگار ما از شناسایی ۱۷۰ شهید غواصی که دست بسته به فیض عظیم شهادت نایل شدند، خبر داده بود.

عجب صبر خدا داده به اینها…

زمان چه زود می گذرد… البته برای ما! نه آن مادر و پدرانی که ۲۹ سال غم فراغ و دوری عزیزترین فرزندانشان را به جان خریده بودند و لحظه لحظه این ۲۹ سال، همچو داغی بزرگ بر جان و دلشان نقش بسته بود.

دیشب که شهید تنگسیری را در کنار خانواده و هم محله‌ای هایش آورده بودند! همه بی‌تاب و ناله کنان بودند، جز یک نفر! و آن هم مادر عزیزش بود.

۲۹ سال فراق و تنها یک شب وصال!

مادرش خیلی آرام بود! به ندرت می‌دیدی که با گوشه چادرش اشک‌های خود را پاک کند! آخر این اشک‌ها مجالی برای دیدن پسر ۱۵ ساله اش نمی‌دهد؛ البته اگر بگوییم پسر ۴۴ ساله بهتر است… پس چرا گریه! چرا بی قراری! اکنون که وقت وصال است. وصالی که فقط یک شب برقرار شد. یک شب برای همیشه!

مادرش می گفت: خیلی خوشحالم که منوچهر به خانه برگشته، اما ای کاش پدرش هم زنده بود و چشم انتظار از دنیا نمی رفت.

زمان وداع رو به پایان بود و چشم‌ها خیس! مجری برنامه از مردم خواست تا تابوت شهید را بلند کرده و آن را به مسجد حجازی ببرند تا همه اهل محل با منوچهر و حسینعلی خداحافظی و وداع کنند.

خانه به خانه، کوچه به کوچه این نگاه غم بسته مردم بود که با حسرت به تابوت شهید نگاه می کردند و گهگداری از او عکس می گرفتند.

کوچه گردانی شهید و اشک های کودکانه مردم…

اگر چه آن یک ساعت کوچه گردانی خیلی زود به اتمام رسید، اما همین که تابوت شهید تنگسیری به خیابان سلمان فارسی و مسجد حجازی رسید، همه هم محله‌ای های منوچهر و حسینعلی راست قامت ایستادند و کودکانه گریستند.

حجت الاسلام امینی که سخنران مراسم بود، پشت تریبون آمده و سخنان خود را با سلام و صلوات به روح مطهر شهداء آغاز کرد.

عزتی که برایمان به ارمغان آوردند

سخنان نسبتا کوتاه این استاد حوزه طولی نیانجامید. اما در همین مدت زمان اندک حرف های جالبی بیان کرد. از غیرت و مردانگی بایمانی ها تا عزت و اقتدار و امنیتی که تنگسیری ها برایمان به ارمغان آورده اند.

روضه خوانی این روحانی رزمنده نیز، یکی دیگر از بخش های پایانی مراسم وداع با دو شهید غواص اهوازی بود که الحق و الإنصاف اشک هر کودک و نوجوانی و جوانی را در آورده بود.

معصومانه در خاک خفتند

پس از مجلس روضه خوانی استاد امینی، برادران تابوت شهید تنگسیری را بلند کرده و خواهران نیز در پشت سر آنها تابوت دوست و همرزمش یعنی شهید بایمانی را تشییع کردند.

سرانجام این مراسم به یاد ماندنی در شبی که مصادف بود با شهادت ششمین اختر تابناک آسمان امامت حضرت امام جعفر صادق(ع) به اتمام رسید و فراق همگان پس از گذشت ۲۹ سال انتظار به وصالی کوتاه، اما شیرین، تبدیل شد و امروز بیستم مردادماه سال ۱۳۹۴ این دوشهید بزرگوار، معصومانه در خانه ابدی خود آرام گرفتند.

گزارش: علی زمان زارعی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha